از امید...

متن مرتبط با «یه روز میای که خیلی دیره» در سایت از امید... نوشته شده است

من که میدونم چقد خوشحالی تو

  • من اگه بمیرم تو خیلی خوشحال میشی...بعدش میری یه زن زشت میگیری و هی هم عاشقشی...:/  بعد کلی براش شعر میگی....کتابتم تقدیمش میکنی... حتی براش غذا هم میپزی.... حتی موهاشو سشوار میکشی تو خیلی بدجنس هستی چون میری یه زن اصفهانی کچل میگیری که کف پاش سیاهه:/ شپش داره حتی... خیلی هم بدترکیب و بد ریخت و بد ترکیب ترینه. من از همه ی دخترای اصفهانی متنفرم...چون فکر میکنم همه شون با تو عروسی میکنن:/ من هر دختر اصفهانی که میبینم فکر میکنم زن آینده ی توئه...:/ واسه همین دوس دارم موهاشو بکشم:/ من فکر میکنم همه ی اونا میخوان زن تو بشن:/ خودت چی فکر میکنی؟؟ها؟ بگو دیگه.. تو خیلی کار بدی می,من که میدونم تنها میمونم,من که میدونم اون پدرمه,من که میدونم منظورش چی بود,من خوب میدونم که یه دیوونم,من میدونم که حرفات دروغه فریبه,من میدونم که تو خوبی,من میدونم که موفق نمیشیم ...ادامه مطلب

  • یه روز خیلی بد...

  • نباید گریه کنم... اگه این اتفاق بیافته احساس میکنم بی پناه ترین آدم دنیا منم... خودمو میشناسم ، وقتی تسلیم گریه میشم از همه ی تعلقاتم بریده میشم و فقط دوست دارم تموم بشم... حرفهای دردناک هیچ انرژی خاصی ندارن...ما خودمون بهشون انرژی میدیم.. پلک میزنم تا گریه عقب نشینی کنه اما نمیشه... امروز واسه چندمین بار از حودم عصبانی شدم.. باید ازدواج میکردم و خودم مسئولیت دنیای شخصیم و به عهده میگرفتم.. وقتی مجردی، همه خودشون و مسئول زندگی تو میدونن....و از کوچکترین شکستت کوه میسازن... من میخوام حرفهام و به کسی بزنم که همراهم باشه... نه کسی که صاحبمه... من میخوام کسی که باهام ,یه روز خیلی معمولی در آبادان,یه روز میای که خیلی دیره ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها